توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

  شرح حال سید جمال الدین اسدآبادی دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد شرح حال سید جمال الدین اسدآبادی  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی شرح حال سید جمال الدین اسدآبادی،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن شرح حال سید جمال الدین اسدآبادی :

پیش گفتار
 حكما گفته اند كه ابزار حق شناسی و تكریم درباره بزرگان نشانه نجابت و بزرگی است. این مسئله نه تنها در روابط افراد با یكدیگر بلكه در زندگی اجتماعی ملت ها نیز حقیقت و اهمیت دارد و بقدر حفظ آثار عتیقه و صنایع ظریفه جالب دقت است.

اظهار قدردانی و حرمت در حق مردان نامور و صاحبان فضل و هنر در میان یك ملت از یك طرف نام و نشان و عظمت مدنی آن ملت را از محو شدن نگه می دارد و او را در نظر تاریخ و اهل تحقیق بزرگ می نماید و از طرف دیگر برای افراد نسل حاصل و نژاد آینده مایه تشویق و سربلندی و وسیله پرورش دادن حس غرور و قوه اراده
می گردد.

چون در هریك از اعمال بشر یك سایق و محرك مادی یا معنوی موجود است یعنی هر یك از كارهای ما تكیه به یك امید نفع مادی و یا معنوی می كند پس در مساعی
و فداكاری های بزرگ نیز امیدها و سایق های بزرگ لازم است و آن جزء تشویق و تكریم و تبجیل چیز دیگری نیست. از این رو هر قدر نام بزرگان یك قوم به حرمت یاد  و خدمات آنان بسط و شرح و تقدیس كرده شود، به همان درجه حس سعی و فداكاری و خدمت گذاری در نهاد افراد پرورش و قوت می یابد. حس تقدیر، یك نوع مكافات اجتماعی است و این حس نه تنها در باره زندگان بلكه در حق مردگان نیز باید به عمل بیاید تا به مشاهده آن، زندگان نیز قوت قلب در یابند . و به زحمات سترگ تن در داده خود را به مقام بلند برسانند.

در كفیت تقدیر خدمات یك شخص نیز دو نكته را كه اغلب ایرانیان در فهم و محاكمه آن به خطا می روند در نظر باید گرفت. یكی این است كه درجه خدمت یك شخص را به یك هیئت جامعه به نسبت اثراتیكه در اوضاع زمان حیات خود بخشیده تقدیر باید كرد نه از نقطه نظر اهمیت آن خدمت در عصر كنونی یا در یك عصر دیگر، مثلاً وقتی كه می خواهیم بگوئیم كه فلان پادشاه و یا فلان فیلسوف و عالم و یا فلان ادیب و شاعر چه خدمت ها به جامعه خود كرده اولاً باید اوضاع زمانی را كه او در آن زندگی كرده، تدفیق كنیم و ثانیاً اثراتی را كه اعمال و افكار او در زمینه فعالیت مخصوص خود تولید كرده پیش نظر بیاوریم تا بزرگی و اهمیت خدمت او معلوم شود و اگر بر عكس، اعمال او را با مقتضیات زمان خودمان مقایسه و محاكمه نماییم، بسیاری از متجددین ایران از اهمیت راه به خطا میروند و اغلب بزرگان و ادبا و متفكرین و علمای ایران را عاری از هر گونه مزیت و فضیلت می شمارند.

نكته دوم این است كه اگر یك مرد نابغه منتهای ذكاوت و قدرت و لیاقت خود را بكار انداخته ولی به سبب تهاجم موانع گوناگون و یا وفا ننمودن عمر موفق به ایفای نیات خود نشده باشد باز هم از مقام و علویت و نباید كاسته شود چنانچه مجاهدات در راه حق ولو اینكه نتیجه ندهد در نزد خدا باز مثاب و مقبول است. چه اساس در حس نیت و بذل جد وجهت است.

بنابراین سید جمال الدین اسد آبادی را یكی از نوابغ سیاسی و متفكرین قرن اخیر ایران می توان شمرد. اگر چه مقصد اساسی و غایه سیاسی او كه از توحید ملل اسلامی یعنی اتحاد اسلام بود امروزه قیمت عملی و اهمیت اجتماعی ندارد و تقریباً این موضوع از میان رفته است و گرچه سید معظم در پیش بردن این مقصد یك موفقیت قابل توجه احراز نكرد و جهالت و غفلت دول اسلامی از ثمر دادن این شجره فكر مانع آمد ولی باز مقام او در نزد عقلا و سیاسیون و متفكرین غرب و شرق بلند است و همیشه مایه مفخرت ایران شمرده خواهد شد چه می توان گفت كه اغلب نهضتهای علمی و سیاسی ملل اسلامی در عهد اخیر از منابع تبلیغات و تلفیقات او آب
خورده است.
ایرانی همواره بوجود چنین مرد بزرگ كه نه تنها در موطن خود بلكه در اغلب ممالك اسلامی و در نزد اقوام مهم غرب مصدر آن همه نفوذ كلمه و اصابت نظر و مورد آن همه توقیر و احترام گشته است، البته افتخار باید كند و نام او را در دریف نوابغ
بی نظیر تاریخ ثبت نماید تا بدین وسیله هم شكران نعمت و اظهار قدر شناسی كرده و هم در پیش چشم نوابگان نژاد نوزاد خود یك تمثال همت و فضیلت و یك نمونه عزم و اراده و یك مجسمه متانت و بردباری گذاشته باشد.

چكیده
سید جمال الدین اسد آبادی
سید جمال الدین اسد آبادی شخصیت بزرگی بود كه در دوره ناصر الدین شاه در بیداری مردم ایران و حتی مسلمان جهان سهمی زیاد داشت. سید جمال الدین در
قریه ی اسد آباد همدان متولد شد. او پس از آموختن مقدمات علوم دینی در ایران عازم نجف گردید و پس از بهره گیری از محضر عالمان بزرگی چون شیخ مرتضی انصاری به هندوستان رفت.
در آن زمان فقر و عقب ماندگی مسلمانان، سید جمال الدین را سخت رنج می داد. وی ابتدا كوشید مسلمانان هند را علیه استعمارگران انگلیسی بشوراند، اما به دلیل سلطه ی همه جانبه ی انگلیسی ها مجبور به ترك آن جا شد و به عثمانی و مصر مسافرت هایی كرد. سپس به دعوت ناصر الدین شاه به ایران آمد. وی در آغاز می پنداشت كه به كمك شاه می تواند اندیشه های اصلاح طلبانه خود را به مرحله اجرا بگذارد، اما متوجه شد كه مانع بزرگی كه در راه اصلاحات وجود دارد، خود شاه است. از آن پس انتقاد از حكومت شاه را آغاز كرد و همین كار سبب تبعید وی از ایران شد. او تا اواخر عمر در عثمانی زندگی كرد و سرانجام مسموم شد.
 
تولد سید جمال الدین:
بزرگترین افتخارات اسد آباد این است كه محل تولد یك نفر از بزرگان نمره اول ایران و فیلسوف بزرگ مشرق زمین یعنی تولد مرحوم سید جمال الدین كبیر است.
محقق است كه جد كبارش از سنه (673 ه) در اسد آباد توطن و سكنا داشته و از بعضی از نوشتها بخصوص از الواح قبور نیكان و اجدادشكه در قرب امامزاده احمد در محله سیدان مدفونند و نزدیك به خانه پدری سید واقع است تا سنه (862 ه) اسامی آباء و اجداد او خلفاء بعد سلف و نسلاً بعد نسل محقق و پیداست و بعضی را در الواح قبورشان با رفعت تمام نام برده اند كه از آن جمله است: (نخبه الاكابر و نقبه الاخیار جلا الدوله و الدین سید الصالح السعید الشهید حك شده ملقب بشیخ الاسلام و منسوب بقاضی) و این فامیل در اسد آباد معروف به طایفه شیخ
الاسلامی اند.
تولد سید در ماه شعبان هزار و دیویست و پنجاه و چهار هجریست و آن آفتاب تابان از برج اسد طالع و لامع گردیده است.

اسم پدر و مادر سید :
 والد ماجدش بزیور كمالات صوری و معنوی آراسته و با مرحوم شیخ مرتضی عالم و مجتهد مشهور معاصر و رابطه و داد را داشته و با شیخ احمد احسانی هم مربوط بوده است.
هو سید صفدر بن سید علی بن میرزضی الدین محمد الحسینی شیخ الاسلام بن میرزین الدین الحسینی القاضی بن میر ظهیرالدین محمد الحسینی شیخ الاسلام بن میراصیل الدین محمد الحسینی شیخ الاسلام.
والده ی ماجده اش سكینه بیگم بنت مرحوم میر شریف الدین حسینی القاضی كه از طرف پدر و مادر متفرع از یك اصل و منشعب از یك سلسله اند.

شهرت سید بافغانی:
 البته بی حكمت نبوده است كه مانند سید فیلسوف عالم خبیری نسبت خود را بافغانی منتسب نموده باشد بعقیده بعضی از مطلعین افغانی تخلص شعری سید بوده است معهذا این قانع كننده نیست زیرا مرتبه سید از اینها بالاتر و والاتر بوده است. شعر نغز و نیكو را بسیار دوست می داشته و غالباً هم بذكر اشعار خوب متذكر و مترنم بوده است ولی رغبتی به شعر گفتن نداشته است و نگارنده غیر از یك مصراع شعر عربی كه در موقع مناسب بحث از آن خواهیم كرد اشعار دیگری از سید ندیده ایم. علت دیگر این كه سید را مشهور بافغانی كرده ممكن است با فراست و بصیرت كاملی كه داشته انجام كار را با دیده دوربین خویش مشاهده و ملاحظه نموده و بملاحظه این كه مبادا بستگان و دوستانش بعد از او بزحمت و مشقت مبتلا شوند خود را افغانی خوانده باشد چنانكه بعد از داستان قتل ناصرالدین شاه خواهر زادگان او (میرزا لطیف الله، میرزا شریف) و عده از دوستان و پیروانش رفتار انواع و اقسام مشقات و صدمات شده بسیاری از آنان را نیز بدیار عدم رهسپار نمودند. انتشار 18 شماره روزنامه عروه الوثقی كه سید در پاریس طبع و نشر می نمود (1300 – 1303) بكلمه افغانی قوت داد و این فقره باعث آن شد كه در تمام اروپا بلكه در آسیا هم سید را افغانی بدانند و بخوانند.

و همچنین كلمه افغانی برادران افغانی ما را به اشتباه انداخته بهمین علت نسبت سید را به خود دادند چنانكه در سال (1309 شمسی) كه امیر عنایت الله خان باتفاق خانواده اش از خط اسد آباد می گذشت مخصوصاً برای تحقیق این نكته بكلبه محقر  حقیر وارد شدند و مدتی راجع به ایرانی و افغانی بودن سید با هم مباحثه و مذاكره داشتیم تا بالاخره به دلیل و برهان و ارائه دادن مدارك كتبی خواهی نخواهی باور كردند كه سید ایرانی بوده نه افغانی. عجیب تر آنستكه هنوز هم بعضی از دانشوران مملكت ما در ایرانی بو.دن سید شبهه دارند و از مولد و مسقط الراس نابغه مملكت خویش بیخبرند و حال اینكه ایرانی بودن سید اظهر من الشمس و ابین من الامس است و در این مسئله جای شك و تردید نیست و العان هم جماعت بسیاری از اقوام و بستگان سید در اسد آباد وجود دارند. منظور از این شرح و بسط این است كه مولد حقیقی سید كه از رجال نامی و تاریخی دنیا است بطور صحت در صفحات تواریخ ثبت و ظبت گردد و الا عقیده پاك سید بر بینایان پوشیده نیست و شخص فوق العاده نابغه متعلق بتمام دنیا خواهد بود و اختصاص بجایی نخواهد داشت.

تحصیلات سید:
 از ابتدای سال پنجم تا انتهای سال دهم كه نسبت عشره كامله اش توان داد دبستانش خانه و مربی و آموزگارش پدر فرزانه اش بوده است در هزار و دویست و شصت و شش هجری (1266) سید صفر پسر خود را برداشته از اسد آباد به قزوین می برد دو سال هم در قزوین سید در خدمت پدرش تحصیل می نماید در اواخر هزار و دویست و شصت و شش هجری به اتفاق پدرش به تهران می روند و در محله سنگلچ بمنزل سلیمانخان صاحب اختیار كه از خوانین محترم افشار اسد آباد است وارد می شوند.

مناظره و مباحثه سید در این سفر با صغر سن با مرحوم آقا سید صادق مجتهد معروف تهران مشهور است و بطوریكه بعدها خود سید بیان فرموده است تا ان موقع مكلا بوده و آقا سید صادق با دست خود عمامه می بندند و به سر سید می گذارد و چند روزی از سید و پدرش با كمال احترام پذیرایی می كند سید با پدرش از تهران از خط بروجرد عازم عتبات می شوند در بروجرد مرحوم حاجی میرزا محمود مجذوب مكارم اخلاقی سید شده و چندی مقدمشان را گرامی می شمارد چون به نجف اشرف مشرف
می شوند سید فوراً در حوزه درس استاد اجل مرحوم شیخ مرتضی عالم و مجتهد مسلم وقت مشغول تحصیل و تكمیل علوم دینیه و ادبیه و معقول و منقول و غیره می شود چهار سال متوالی در نجف مشغول تحصیلات بوده بطوریكه هنوز به حد تكلیف و رشد نرسیده مجتهد می شود. نظر به لطف و محبتی كه مرحوم شیخ درباره سید داشته مخارج سید را محرمانه و محترمانه متحمل و متكفل بوده است.

پدر سید بعد از دو سه ماه توقف با اجازه مرحوم شیخ باسد آباد مراجعت می كند مرحوم شیخ مرتضی استعداد عجیب و غریب سید را می بیند با عالمی متشرح الصدر از طریق بمبئی به هندوستانش می فرستد و مدتی سید در خاك هندوستان بفرا گرفتن علوم غربیه صرف وقت می كند. بطوری كه ادیب لبیب آقا میرزا صادق بروجردی كه از شاگردان سید بشمار می رود و سه سال در خدمت سید بوده اظهارمی داشت سید بالسنه خارجه هم مسلط و قدرت در نوشتن و خواندن زبان های خارجه داشته است و توقف طولانی سید در قطعه اروپا و غیره مؤید این بیان است.
آثار سید:

1- خطابه در تعلیم و تربیت  2) تفسیر مفسر  3) فوائد جریده  4) مقاله تعلیم و تربیت  5) اسباب حقیقت سعادت و شقای انسان  6) فوائد فلسفه  7) مقاله طفل رضیع  8) فلسفه وحدت جنسیت و حقیقت اتحاد لغت  9) شرح حال اكهوریان
  10) رساله نیچریه (این رساله علیحده دو مرتبه بطبع رسیده است)  11) در شعر و شاعر  12) در لذائذ نفیسه انسان  13) در عجب و كبر  14) در سر  15) در جهالت و نادانی  16) در حقیقت اشیاء  17) لزوم مشورت و نصیحت (كه متأسفانه دو مقاله اخیر باِتمام نرسیده اند).  18) چرا اسلام ضعیف شد.
(تألیفات سید كه در دست نیست)
1) الحایق دردین بعربی  2) الافغان در تاریخ افغانستان بعربی   3 و4 ) خطابات سید بعربی  5) (18) شماره عروه الوثقی منطبعه پاریس  6) فلسفه شهادت حضرت سید الشهدا  7) مباحسات سید در فرانسه با عالم معروف مشهور فرانسوی ارنست رنان در توافق تمدن بااسلام  8) روزنامه موسوم به ضیاء الخافقین ، كه اغلب اینها بلسان عربی نوشته شده و متأسفانه ترجمه نشده اند و بطور قطع می توان گفت كه تألیفات این نابغه شهیر بیشتر از اینها بوده است و شاید بعضی از آنها هم جزء كتابخانه مهم سید كه در تهران منزل مرحوم حاج امین الضرب مانده باقی باشد.

مسافرت های سید:
در (1270) هجری از نجف اشرف عازم بمبئی وهندوستان شده سپس به شهر كلكته رفته به منزل حاج عبدالكریم وارد می شود و از آنجا به مكه معظمه مشرف شده بعد از زیارت خانه خدا بعتبات مراجعت و به قصد زیارت مشهد مقدس و مسافرت به افغانستان حركت كرده باسدآباد مسقط الرأس خویش وارد می شود با هزار الحاح و التماس پدر و مادر و خواهر و بستگان سه شب در اسداباد توقف و مكس می كند، یك شب در خانه ی پدر و مادر دو شب هم به نوبه به منزل دو نفر از خواهرانش میماند آن چه را در این سه شب پدر و بستگانش اصرار و ابرام و خواهش می كنند كه از مسافرت فسخ عزیمت نموده در نزد پدر و خویشاوندان خود بماند قبول نمی كند و وقتیكه اصرار آنها از حد میگذرد آخرین جوابی كه به آنها می گوید این بوده است:

((من مانند شاه بازی هستم كه فضای عالم با این وسعت برای طیران او تنگ باشد تعجب دارم از شما كه می خواهید مرا در این قفس تنگ و كوچك پای بند كنید))
میرزا لطف الله والد نگارنده می گفت در ان تاریخ ما طفل بودیم و تازه به مكتب
می رفتیم وقتی كه شنیدیم حاج دائی مان آمده با میرزا شریف (مراد از لفظ حاج دائی سید می باشد كه خالوی مشارالیها می شود و به اصطلاح ولایتی حاج دائی خطاب
می كردند.) دوان دوان به سیدان رفتیم (سیدان محله ایست در اسداباد كه تمام سادات در آن محله مسكون شده اند و خانه پدری سید نیز در همان محله است)
همینك خدمت سید رسیدیم و ما را دید و شناخت با محبت و مهربانی ما را به سوی خود خواند و دست تلطف به سر ما كشید روی ما را بوسید و در كنار خود نشاند و فرمود اینها كه میرزا شیره هستند (زیرا موقع انگور بود و بواسطه خوردن انگور و عالم طفولیت آستین لباس ما به آب آن آلوده و كثیف شده بود)
بعد از سه روز توقف در اسداباد بجانب تهران رهسپار و تقریباً شش، هفت ماه در تهران توقف می نمایند و از آنجا به مشهد مقدس رفته و پس از زیارت قبر ثامن الائمه بافغانستان می رود و امیر دوست محمد خان (1279 ه) مقدمش را چندی گرامی
می شمارد كه شرح واقعات آن باعث تطویل كلام خواهد بود.

از افغانستان به قصد زیات مكه معظمه بشرط اینكه طرف ایران نیاید خارج و در حدود (1280 ه) از راه هند عازم بیت اله می شود یك ماه در هند متوقف و از طرف حكوكت هند  از مراوده با اشخاص حتی دوستانش ممنوع بوده از آنجا با كشتی به مصر می رود و ظاهراً چهل روز در این سفر در مصر می ماند و با علماء معروف مصر ملاقات نموده گفتنیها را می گوید و تخم آزادی و تمدن حقیقی را در اراضی قلوب مستعدین دیار مصر می پاشد و در انجا از مسافرت به مكه منصرف و از مصر در سال (1280 ه) به اسلامبول سفر می كند در بدو ورودش از طرف رجال دولت تركیه مانند عالی پاشا كه یكی از رجال نامی و از سیاسیون زبر دست دیار تركیه بشمار می رفته پذیرایی كاملی از سید می نمایند این تجلیلات و احترامات كه از سید به عمل آمده و گِرویدن مردم به او مورد حسد و بغض حسن فهمی شیخ الاسلام اسلامبول می شود كه انوقت خیلی عنوان داشته تا اینكه رفته رفته بواسطه نفوذ كلمه و قدرت معنوی سید در باره شاه اسلامبول درباریان تركیه مخوف و توقیفش را در اسلامبول منافی با ارزوهای خود دیدند در (1287 ه) ثانیاً سید از اسلامبول به مصر رفت و در این سفر ده سال تمام در مصر توقف داشته و خدمات آن فیلسوف بیعدیل به مصر و مصریان داستانی است كه در سر هر بازاری هست. ابتدا در خانه سپس در جامع الزهرا مشغول تعلیم و تدریس و بحث فلسفه ابن سینا و سایر مطالب مفید لازمه بوده و انجمن حزب الوطنی كه بروایتی سیصد نفر عضو داشته تأسیس و مانند شیخ اجل شیخ الامام محمد عبده عالم و مفتی بزرگ دیار مصر كه تا اخر عمرش انا احد من تلامذته
می سرود و بشاگردی چنان استاد بزرگواری افتخار می نمود بقسمی شیفته و مجذوب سید می شود كه با مقام جلالت قدر و ریاست دست از همه كشیده و خدمت سید را بر همه كارها ترجیح داد. و ادیب اسحق نویسنده معروف مصر و محمد احمد متمهدی سودانی و اعرابی پاشا و مرحوم سعد زغلول پاشا و امثالهم را كه شرح حال هر یك را كتابی جداگانه لازم است پرورش داد و تربیت نمود تا اینكه در آنجا هم دسیسه انگلیسیها و حسد ملا نماهاكار خود را كرده و راجع به اینكه سید یك روز كره مصنوعی را برای اثبات كرویت و حركت زمین بجامع از هر می برد علم مخالفت را بلند و بتحریك نمایندگان انگلیسی كه سخت از قدرت و تأثیر كلمه سید مضطرب بودند كار را بجائی می رسانند.

كه سید عالی مقام با خادم با وفای خود ابونواب در (1296 ه) مصر را ترك كرده (ابوتراب مذكور قبلاً مستخدم مجتهد معروف تهرانی آقا سید محمد طباطبایی بوده ودر ورود سید به تهران بواسطه عشق و ارادت مفرطی كه به سید پیدا می كند ملازمت او را اختیار و در بعضی سفرها در خدمت سید بوده است (نقل از مردان نامی شرق) وارد مملكت هندوستان می شود و بخواهش محمد و اصل مدرس ریاضی مدرسه اعزه حیدر آباد دكن در نوزدهم محرم هزار و دویست و نود و هشت هجری رساله نیچریه را در رد طبیعیین نوشت و در سال (1299 ه) قبل از قشون كشی انگلیس به مصر حكومت هند سید را به كلكته خواسته و در انجا او را نگه می دارد تا غائله مصر ختم می شود. سید از این مسئله بسیار متغییر شده به امریا ولندن مسافرت می نماید و در حدود (1300 ه) به انگلستان سفر نموده و از آنجا به پاریس می رود ویافردبلنت سیاسی مشهور انگلیسی بدواً او را به منزل خود می پذیرد (بلنت در صدد سفر كردن به هند بوده از سید تقاضای توصیه برای جلب اعتماد مسلمین آن مملكت می نماید دست خطهای سید بی اندازه در هند باعث پیشرفت كار او می شود) در آن ایام قیام متمهدی سودانی در شمال افریقا افكار انگلیسی ها را بخود مشغول كرده انگلیسیها قبلاً با هم مشورت كردند سید را واسطه صلح قرار دهند حتی كلادستون صدر اعظم نامی انگلیس هم به این امر حاظر می شود اما وزیر خارجه انگلیس كه از افكار سید نسبت به دولت متبوعه خود باخبر بود مانع این اقدام شد چرچیل بلنت وزیر هندوستان در صدد افتاد كه میان ملل اسلامی اتحادی بر پا كند و دولت انگلیس را هم در آن دخالت دهد بنابراین مقصود سید را به لندن دعوت كردند سید در 1302 هجری وارد لندن شد و با سیاسیون معروف انگلیس مذاكرات مهمه نمود انگلیسیها قول داده بودند كه قشونشان مصر را تخلیه كنند و اسباب اتحادی فی مابین : ایران، افغان، انگلیس، تركیه به جهت كاستن نفوذ روسیه از شرق فراهم كنند. چون از نفوذ كلمه سید در دربار تركیه با خبر بودند بنا بود سید را با سردر و موندولف كه بعد ها سفیر انگلیس در ایران می شود برای انجام این مقصود به تركیه بفرستند ولی بعدها انگلیسی ها خلف وعده می نمایند و نماینده خود را به تنهایی می فرستند. (نقل از كتاب مردان نامی شرق) بعدها سید جای دیگر منزل می كند و در سه سالی كه در پاریس بوده مشغول تعقیب خیالات عالیه خود بوده و روزنامه (العروه الوثقی) را به عربی به محوری رفیق صمیمی خود شیخ محمد عبده معروف مشهور تأسیس و به جهت بیداری مسلمین به جمیع جهات شرقیه مجاناً ارسال می دارد.

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 nacu.ir
 
Clicky