حسابرسی (Audit) در حسابداری و روشهای آماری در آن دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد حسابرسی (Audit) در حسابداری و روشهای آماری در آن کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی حسابرسی (Audit) در حسابداری و روشهای آماری در آن،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
مقدمه:
افزایش روزافزون انواع مختلف اشیاء، ثبت و اسناد مربوط به آنها مدتهاست كه نظر متخصصین حسابداری، حسابرسی و بطور كلی متخصصین امور مالی را بخود جلب كرده است.
مسئله رسیدگی انبوه اسناد حسابداری در سازمانها (وزارتخانهها ، شركت ها و . . . ) مشكلی است كه از طرف محققین امور مالی (حسابدارها و حسابرسها) باید به عنوان مسئله مهم حل گردد.
یكی از روشهائی كه بطور كلی در علوم اجتماعی نقش اساسی برای مشاهده و پردازش و تحلیل وجود دارد. (و گاهی اوقات منحصر به فرد میباشد)، روشهای علم آمار و آمار ریاضی است.
نتایج مشاهدات انبوه مربوط به امور مالی (منجمله حسابداری و حسابرسی) نیز در حال حاضر میتواند با روشهای این علوم مورد مطالعه قرار گیرد.
البته مدت زمانی طولانی نیست كه در ایران نیز در بعضی مسائل امور مالی (حسابداری و حسابرسی) از روش های آمار بخصوص از روشهای نمونهگیری در آمار ریاضی برای مطالعه مسائل حسابداری بخصوص بازرسی كیفیت اسناد حسابداری استفاده شده است. مثلاً یكی از سازمانهائی كه برای رسیدگی به انبوه اسناد حسابداری خود از آنالیز دنبالهای با موفقیت استفاده كرده است دیوان محاسبات در زمان ریاست آقای صفاتی دزفولی است. نویسنده امیدوار است كه بعد از آن نیز دستگاهها و مؤسسات بتوانند از این[1] روشهای كارا استفاده كنند
1- مفاهیم و روش های آماری
برای مطالعه و توصیف عمیقتر جامعه و توزیع صفت متغیر در آن، نیاز به مفاهیم و روشهای سطح بالا و پیشرفته، بخصوص روشهای تحلیلی لازم است كه امكان استفاده از گنجینه علوم ریاضی (آنالیز ریاضی، آمار ریاضی، و نظریه احتمال و دیگر شعب ریاضی) را بدهد.
برای این منظور باید «الگوی ریاضی»[2] كه در مطالعه جامعه جانشین آن جامعه، یا جانشین «توزیع متغیر» در آن جامعه باشد، ساخته شود.
یكی از مناسبترین الگوهای ریاضی برای بیان توزیع صفت متغیر، توزیع كمیتهای تصادفی است كه یكی از موضوعهای مهم نظریه احتمال است. از علم آمار و آمارریاضی میدانیم كه به دلایل زیر همواره دسترسی به تمامی اعضای جامعه آماری (مجموعه عناصر مورد مطالعه با روشهای آماری) از نظر صفت متغیر مورد مطالعه ممكن نیست:
1- بزرگ بودن حجم جامعه، كه از نظر اقتصادی مشاهده تمامی آن امكانپذیر نباشد.
2- انهدام یا تغییر اعضای جامعه بر اثر مشاهده (مثلاً تعیین عمر مفید لامپهای الكتریكی ساخته شده در یك مؤسسه تولیدی معین باعث از بین رفتن لامپها میشود) و این گونه جامعهها كم نیستند.
3- نامحدود بودن جامعه
بنابراین در چنین وضعی باید فقط به مشاهده تعداد محدودی از اعضای جامعه كه بتواند كمابیش نمایشگر[3] جامعه باشد، بسنده كرد. به عبارت دیگر ، باید فقط زیر مجموعهای از اعضای جامعه را تحت مشاهده قرار داد.
برای انجام مشاهده آماری (در زیر مجموعه استخراج شده)، باید نوع و روش مشاهده را انتخاب كرد: این انتخاب باید با توجه به هدف بررسی آماری، با توجه به درجه صحت نتایج آن ، و همچنین با توجه به منابعی كه برای انجام بررسی در نظر گرفته شده است، انجام گیرد.
بسته به چگونگی ثبت واقعیتها یعنی حالت یا مقدار صفت متغیر مشاهده شده، مشاهدات را به مشاهده مداوم (جاری) و مشاهدات غیرمداوم (غیرجاری یا با فواصل) تقسیم می كنند.
در مشاهده مداوم، تغییرات در حالتهای اعضا یا عناصر جامعه مورد مشاهده، به محض وقوع یا ظهور آنها ثبت میشود. مثلاً مشاهده «زایمان»، «مرگ و میر» ، «ازدواج» و . . . در همان زمانی كه برای عضو جامعه اتفاق میافتد، ثبت میشود. ولی در مشاهدات غیرمداوم، حالتهای صفت برای عضو جامعه مورد مطالعه، در فاصلههای زمانی معین برحسب «لحظات» (زمانی) معین ثبت میشود.
بسته به حجم (تعداد) اعضا یا عناصر جامعه كه مشاهده میشوند، مشاهدات به دو دسته، مشاهدات سرتاسری یا «تمام جامعه» و مشاهدات غیر سرتاسری یا ناتمام، طبقهبندی میشوند.
مشاهده را در حالتی سرتاسری یا تمام شماری جامعه گویند كه برای تمامی اعضای جامعه، بدون استثناء حالتها یا مقادیر صفت متغیر مشخص گردد.
مثلاً در سرشماری جمعیت كشور در سال معین، صفتهای متغیر بدون استثنا برای هر یك از اعضای جمعیت ایران ثبت میشود.
هر مشاهدهای كه تمامی اعضای جامعه را (بدون استثناء) در برنگیرد، و فقط زیرمجموعهای از آن را، یا جزئی از آن را، در برگیرد، مشاهده غیر سرتاسری یا مشاهده ناتمام نامیده میشود.
در این حالت، خود جامعه مورد مطالعه «جامعه كل[4]» یا «جامعه اصلی[5]» و در برابر آن، زیرمجموعه مورد مشاهده را «زیرجامعه[6]» یا «نمونه[7]» نامند.
بسته به این كه چه ضوابط یا چه عواملی در تشكیل یا استخراج زیر جامعه (نمونه) در نظر گرفته شده باشد، با انواع مختلف مشاهده غیرسرتاسری وزیر جامعههای متفاوت سرو كار پیدا میكنیم كه در بندهای بعدی راجع به بعضی از انواع مهم آنها بحث خواهیم كرد.
همانطور كه در بخش بالا گفته شد، باید كوشش كرد كه زیر جامعه یا نمونه استخراج شده از جامعه، نمایشگر جامعه یا، به عبارت دیگر، نمایشگر توزیع صفت متغیر در جامعه باشد. در غیر این صورت زیر جامعه ارزش خود را در شناساندن چگونگی توزیع صفت متغیر یا در شناساندن ساختار جامعه از نظر صفت متغیر مورد نظر، یا در شناساندن هر ویژگی از صفت یا جامعه كه زیر جامعه برای مطالعه آن استخراج شده است، از دست میدهد.
برای این منظور باید نتایج مشاهدات در زیر جامعه یا نمونه استخراج شده، قابل تعمیم به جامعه باشد. پس این سئوال پیش میآید كه زیر جامعه چه شرطهایی را باید تأمین نماید تا نتایج مشاهده آن قابل تعمیم به جامعه باشد؟
چگونگی شرایط، و بر اساس آن، قضاوت راجع به چگونگی توزیع صفت در جامعه، بوسیله یك زیر جامعه، در یكی از علوم ریاضی مطالعه میشود كه آمار ریاضی نام دارد. خود آن، یعنی آمار ریاضی نیز بر یكی دیگر از علوم ریاضی كه نظریه احتمال نام دارد ، استوار است.
بنابراین، برای اینكه بتوانیم بر اساس زیر جامعه نسبت به جامعه و نسبت به نمایشگر بودن[8] زیر جامعه یا نمونه قضاوت كنیم، دو روش به كار می رود:
1- انتخاب اعضا به طریق احتمال[9] ، یا به طریق تصادفی[10].
2- انتخاب با تصمیم قبلی.
بدین جهت، چنین به نظر میرسد كه در مطالعه هر طریقه انتخاب، عاقلانه این باشد كه دو عامل را به حساب آوریم:
الف: بودن یا نبودن مكانیسم احتمال در انتخاب اعضاء
ب: عینی بودن یا نبودن روش استخراج اعضاء برای زیر جامعه.
معنای عینی بودن واضح است و «چند معنایی» نمیباشد. هر شخص استخراج كننده زیر جامعه همان زیرجامعهای را بدست خواهد آورد كه شخص دیگر نیز بدست میآورد (یعنی زیر جامعهای با همان ویژگی كه دیگری بدست آورده است). ولی عینی نبودن، یعنی ذهنی بودن [11] به این معناست كه به شخص استخراج كننده زیر جامعه اجازه داده شده است كه بر قضاوت شخص خود، یا به احساس خود در تعیین «خوب بودن» زیر جامعه اتكا كرده انتخاب را انجام دهد.
هر یك از این عوامل را در دو سطح در نظر گرفته چهار نوع زیر جامعه (نمونه) را میتوان از هم باز شناخت، كه در جدول زیر آورده میشود.كننده ساخته میشود
. همان طور كه در جدول نشان داده شده است دو نوع جامعه یا نمونه وجود دارد كه به طریق احتمال، یعنی با در نظر گرفتن احتمال برای اعضای جامعه تشكیل می یابد:
(1) نمونههایی كه به طریق تصادفی با رعایت قواعد عینی استخراج میشود.
(2) نمونههایی كه بر طبق این قواعد استخراج نمیشود (یعنی به جای قواعد عینی نظر شخص انتخاب كننده دخالت می كند).
نمونههای نوع اول، نمونههای تصادفی واقعی هستند كه با رعایت اصول صحیح طبق مفهوم «تصادفی بودن[16]» در نظریه احتمال انتخاب میشوند كه در چنین انتخاب هر یك از اعضای جامعه مورد مطالعه شانس یكسان یا شانس معین به افتادن (وارد شدن) در نمونه دارند. در این حالت بر اساس نظریه احتمال میتوان تعیین كرد كه نمونه یا زیر جامعه نسبت به جامعه به چه درجهای «نمایشگر» می باشد. بدین جهت چنین زیرجامعهها یا نمونهها را نمونههای تصادفی[17] نامند. خود فرایند استخراج چنین نمونهای را نمونهگیری تصادفی[18] مینامند.
در نمونههای نوع دوم شخص مطالعه كننده خود را مجاز میداند كه فرض كند فرایند انتخاب به طریق احتمال انجام میگیرد. مثلاً، معلم میتواند دانشآموزان كلاس خود را یك نمونه شبه تصادفی از كل دانشآموزان مدرسه در نظر بگیرد: كلاس این معلم، یك نمونه تصادفی نمیباشد مگر اینكه واقعاً دانشآموزان به طریق قرعه برای كلاس او انتخاب شده باشند. ولی این معلم میتواند فرض كند كه شرایط و موقعیت طوری است كه میتواند كلاس را یك نمونه تصادفی در نظر بگیرد و خواص آن را بر اساس چنین نمونهای (یعنی بتوان یك نمونه تصادفی) بیان كند. بنیاد طرح مسئله و حل آن بدین گونه، بطور كامل تبعیت از آن موقعیت و شرایط خواهد كرد و بدین جهت تعمیم نتایج بدست آمده از چنین نمونهای به جامعه اصلی مشكل میباشد.
II باز همان طور كه از جدول دیده میشود، دو نوع زیر جامعه یا نمونه وجود دارد كه بدون استفاده از احتمال یعنی بدون مكانیسم احتمال استخراج میشود:
(1) زیر جامعهها یا نمونههایی كه بر طبق هدف معین تشكیل مییابند (با قواعد عینی).
(2) زیر جامعهها یا نمونههایی كه بر اساس قضاوت خاص انتخاب كننده، یعنی به طور ذهنی، تشكیل مییابند.
نمونههای مربوط به گروه (1)، بر اساس فرآیند عینی ولی بدون استفاده از نظریه احتمال استخراج می شوند. میتوان مجموعهای از فرآیند های گوناگون را كه در استخراج این نوع نمونهها به كار میآیند در نظر گرفت. دو نوع از آن طریقهها را كه معروفیت خاص دارند، نام میبریم.
تفاوت این دو طریقه در ملاكهای عینیت میباشد كه در آنها بكار میرود .یكی از آنها مفهوم همبستگی[19] استفاده میكند، و دیگری بر اصل ثبات[20] استوار است. به علت حجم انبوهی از اسناد (مشاهدات) در حسابداری، حسابرسی نیز می تواند بر اساس مفهوم «نمونه» در نمونهگیری خود روش آماری، یا غیرآماری بكار گیرد.
در اكثر كشورها آزمودنیهای حسابرسی بر طبق معمول بر اساس نمونهگیریهای مختلف انجام میگیرد (اغلب به اصطلاح به نام «نمونهگیریهای كامپیوتری» كه بر برنامهریزی امتحان شده زیاد در عمل استوار است، انجام میگیرد).
اكثر مؤلفین (محققین حسابرسی )، چنین وضع را، ویژگی لاینفك حسابرسی در نظر میگیرند.
كاربرد روشهای نمونهگیری به حسابرس كمك میكند كه مسائل خود را با پایه علمی مدللتر حل كند اكثر مؤسسات حسابرسی برنامههای كامپیوتری خاص خود برای پردازش نتایج مشاهدات نمونهای آماری دارند. در اینجا بی مناسبت نیست یادآورشویم كه روشهای آماری یكی از عناصر به اصطلاح اودیت كانویری[21] «خط تولیدی» میباشد كه در آن، فرآیند حسابرسی به مجموعه عملیات كوچكتر یا جزئی تقسیم (افراز) میگردد و هر یك از آنها به یكی از كمك حسابرسان محول میشود.
در حسابرسی روشهای مختلف نمونهگیریهای آماری و نمونهگیریهای غیرآماری مورد استفاده قرار میگیرند كه برای آشنایی كامل با آنها به كتابهای «نمونهگیری در حسابداری و حسابرسی» میتوان مراجعه كرد.
ما در اینجا فقط بعضی از روشهای آماری را در حسابداری و حسابرسی یادآوری كرده، به منظور آشنایی حسابرسان كشورمان از دو نوع نمونهگیری آماری:
نمونهگیری منی تار (Monetar) (مشاهده نمونهای منی تار) به عنوان نمونهگیری آماری (به طور مختصر)
نمونهگیری دنبالهای (مشاهده نمونهای به طریق تحلیل دنبالهای) به عنوان نمونهگیری آمار بحث خواهیم كرد.
2- مشاهده نمونه ای منی تار یا نمونهگیری:
به طریق منی تاری (Monetar)
مشاهده نمونه ای منی تار (نمونه گیری منی تار) در حسابرسی، عملاً یك متودولوژی جدیدی است در حال حاضر به طور كامل توسعه یافته متودولوژی آماری میباشد.
برای دریافت اینجا کلیک کنید
تعداد کل پیام ها : 0