توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 تحقیق در مورد رنگ در تاریخ ایران دارای 143 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق در مورد رنگ در تاریخ ایران  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق در مورد رنگ در تاریخ ایران،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق در مورد رنگ در تاریخ ایران :

در طول تاریخ ایران و به ویژه در دوران اسلامی،  رنگ  نقش مهمی را در مقاطع مختلف داشته و حتی نمادی از یك واقعه تاریخی ویا یك دوره تاریخی بوده است. در ادیان الهی و كتب آسمانی، گاه رنگ ها به هر دو مفهوم معنوی و حقیقی خود دیده می شود. درانجیل، كتاب مقدس مسیحیان، رنگهای سبز، طلایی، قرمزو آبی به صورت صفت و در معانی حقیقی آن دو رنگ سفید و سیاه، به عنوان صفت و نیز با مفهوم معنوی آن به كار رفته است. پیامبر اسلام، صلوات اللٌه علیه، نیز در حیات پر ثمر خود و در زندگانی روزمره خویش از رنگهای چندی استفاده فرموده اند . هم اكنون نیز رنگ سبز، به عنوان رنگ رسمی بسیاری از كشورهای اسلامی، در پرچم كشورها منعكس است . به كار بردن پرچم، چه نزد ایرانیان چه نزد اعراب قبل از ظهور اسلام متداول بوده است . درفش و پرچم ایران از دوران باستان، در تاریخ شهرت دارد در طول تاریخ پرو نشیب و فراز ایران، رنگ نزد قبایل مختلف و سلسله های حكومتی همواره به عنوان نماد و علامت مشخصه به كار گرفته شده است. در عصر افشار رنگ و پرچم سرخ مورد استفاده بوده و در مراسم رسمی به كار می رفته است.همچنین لباس ارتش ایران نیز از پارچه سرخ ارغوانی تهیه می شد.دراوایل عصر قاجار، رنگ سرخ كماكان جزء رنگهای رسمی دولت ایران محسوب می شد.

واژگان كلیدی: رنگ، تاریخ علم و فنّاوری، فرهنگ ایلامی، تمدن اسلامی، سنت
 
« بپوشید جامه سپید، كه آن نیكوترو پاكیزه ترین رنگهاست »
پیامبر اكرم (ص)

در مطالعات تاریخی و تحقیقات ایران شناسی، بسیاری از نكات حساس و ظریف تاریخی وجود دارد كه اگر چه  در وهله اول كوچك می نماید اما دارای دیرینه تاریخی و زمینه بسیار قوی اجتماعی و سیاسی است، به طور مثال مفهوم سیاسی و اجتماعی رنگ در رویدادهای تاریخی ایران.
در طول تاریخ ایران به ویژه در دوران اسلامی، رنگ نقش مهمی را در مقاطع مختلف داشته و حتی نمادی از یك واقعه تاریخی و یا یك دوره تاریخی بوده است كه البته مفاهیم مختلفی را در بر می گیرد. رنگ در تاریخ ایران، با مفاهیم یا معانی حقیقی خود به كار رفته است. در تمدن های كهن و دوران پیش از تاریخ ایران، وسایل و آلات و ابزار مردمان با رنگی تزیین می شد كه در آن منطقه وجود داشته است و گاه حتی آن تمدن، مثلأ به مناسبت وجود خاك نخودی رنگ و در نتیجه وجود آلات و ابزار به رنگ نخودی، به تمدن نخودی رنگ مشهور می شد (تپه گیان ایران) در  دورانهای تاریخی ایران و مقاطع پیش از ظهور اسلام، به ویژه رنگهای طلایی و نقره ای مورد توجه بود. در ادوار اسلامی و در ممالك اسلامی نیز تنوع شگفت انگیز پوشاكهای مختلف با آداب سنن بومی منطقه تناسب داشت. به طور مثال بدویان از پشم گوسفند سفید، یا موی بز سیاه لباس تهیه می كردند. مردم شهر برقه اغلب قرمز می پوشیدند و در فسطاط (مصر) آنان را با رنگ لباس قرمزشان می شناختند، زیرا كه برقه در میان صحرای قرار داشت كه دارای خاك و سنگ قرمز بود3 و در كار با آن مصالح
بالطبع لباس را قرمزمی كرد. گاه امر تجارت به یك رنگ كردن البسه مردم، بدون هیچ زمینه تاریخی آن، كمك می كرد.مثلأ ورود مستمر قرمز دانه و نیل و زعفران به ممالك اسلامی، باعث هماهنگی رنگها می شد، اما مسائل و حوادث تاریخی، زمینه دیگری را برای انتخاب رنگها به وجود می آورد.
در ادیان الهی و كتب آسمانی گاه رنگها به هر دو مفهوم معنوی و حقیقی خود دیده می شود. در انجیل كتاب مقدس مسیحیان رنگهای سبز، طلایی، قرمزو آبی به صورت صفت و در معانی حقیقی آن و رنگ سفید و سیاه به عنوان صفت و نیز با مفهوم معنوی آن به كار رفته است4
در قران كریم رنگهای سبز در سوره 37 آیه 80، سوره55 آیه 87 5-رنگ  زرد در سوره 2 آیه 69-رنگ قرمز در سوره 35 آیه 27-رنگ سفید در سوره 2 آیه 187 و بالاخره رنگ سیاه در سوره 2 آیه 187 آمده است.
پیامبر اسلام، صلوات الله علیه نیز در حیات پرثمر خود و در زندگانی روزمره خویش از رنگهای چندی استفاده فرموده اند.بعد ها در طول تاریخ و در طی قرون رنگ سبز به صورت نمادی از پیام حضرت ختمی مرتبت و شعار دین مبین اسلام در آمد. هم اكنون نیز رنگ سبز به عنوان رنگ رسمی بسیاری از كشورهای اسلامی، در پرچم كشورها منعكس است . در كتابهای مختلف كه در مورد شیوه زندگی و سیره آن حضرت به تحریر در آمده است، مولفان گاه به صراحت و زمانی به طور غیر مستقیم به رنگهای مورد استفاده ایشان اشاره كرده اند . در بخشی از سیره نبوی كتاب طبقات تألیف محمد بن سعد (متوفی 320 ه.ق) كه كاتب محمد بن عمر واقدی بوده است،5 آگاهی های ا زعادات لباس پوشیدن پیامبر اسلام آمده است. به طور مثال فضل .. از ابوقلابه نقل می كند كه پیامبر فرموده است : از محبوب ترین جامه های شما در نظر خداوند جامه سپید است، در آن نماز بگذارید و مردگان خود را در آن كفن كنید.6 یا اینكه پیامبر فرموده است بر شما باد پوشیدن جامه سپید، زندگان شما آن را بپوشند و مردگان خود را در آن كفن كنید.7
همچنین نقل شده است كه پیامبر را در حال طواف دیدم كه حوله سبز بر دوش داشت و شانه چپ خود را پوشید و شانه راستش برهنه بود.8 نیز اینكه پیامبر را در حالتی دیدم كه دو برد سبز پوشیده  بود.9
از آنجایی كه نحوه زندگانی حضرت ختمی مرتبت حتی در كوچكترین اعمال آن حضرت مورد توجه فراوان اطرافیان و پیروان بوده، نباید تعجب كنیم كه طبقات می گوید هنگامی كه نمایندگان بنی عامر در مكه(محله ابطح) به خدمت پیامبر رسیدند پیامبر در داخل خیمه ای سرخ رنگ بود.10 یا رسول خدا روزهای جمعه برد سرخ می پوشید و در دو عید (فطر و قربان) عمامه سرخ می بستند.11 همچنین از قول یكی از نزدیكان پیامبر نقل شده كه گفته است هیچ كس را در جامه سرخ زیباتر از رسول خدا ندیدم. درود و سلام خدا بر او باد.12 نیز از جابر عبدالله در همین منبع نقل می شود پیامبر روزهای عید قربان و عید فطر و جمعه ها حله و برد سرخ رنگ خود را می پوشید. شبیه چنین جملاتی نیز از جانب عبیدالله بن موسی كه از نزدیكان بود گفته شده است كه هیچ كس از خلق خدا را در حله سرخ زیباتر از رسول خدا ندیده ام.13 در سال فتح مكه، در محل قدید نزدیك مكه مردانی كه ملاقات رسول خداوند آمدند همگی مسلمان شدند و خواستند كه در پیشاپیش لشكر قرار بگیرند و رنگ پرچم آنان سرخ باشد.14 همچنین بد نیست كه گفته شود كه پیامبر اكرم دستور دادند
در طول تاریخ ایران و به ویژه در دوران اسلامی، رنگ نقشی مهم را در مقاطع مختلف داشته و حتی نمادی از یك واقعه تاریخی و یا یك دوره تاریخی بوده است كه البته مفاهم مختلفی را در برمی گیرد.
از قول یكی از نزدیكان پیامبر نقل شده ات هیچ كس از خلق خدا را در حله سرخ زیبا تر از رسول خدا ندیده ام.

كه بر روی قطعه چرم سرخی فرمانی نوشته شود كه موجب آن منطقه عقیق به خاندان بنی عقیل داده شود.15 طبقات همچنین از قول نزدیكان پیامبر می نویسد كه گاهی پیراهن و رداء ازار رسول خدا را با زعفران و ورس رنگ می كردند و پیامبر آن را می پوشید و بیرون می آمد.16 همچنین پیامبر دارای ملافه زرد رنگی بوده اند كه با ورس رنگ شده بود.17 علاوه بر آن ذكر می كند كه «پیامبر وارد مكه شد، در حالی كه عمامه (دستاری) سیاه بر سر داشت» و نیز نفل می كند كه« پرچمها و رایات رسول خدا سیاه بود.»18 واقدی از ابوبكر نقل می كند كه گفته است:« شنیدم عباس بن عبدالمطلب می گفت رو00ل خدا در حج خود بر خانه كعبه جامه های گرانبهای سیاه پوشاند.»19 خوارزمی در مفاتیح العلوم می نویسد از جمله اصلاحاتیكه اعراب بعد از ظهور اسلام در كتابهای فتوح، مغازی و تاریخ به كار بردند، كلمه شرطیون است.« شرطیون یعن كسانی دارای پرچمهای سیاه هستند و رئیسشان را صاحب الشرط می گویند.»20
به كار بردن پرچم، چه نزد ایرانیان چه نزد اغراب قبل از ظهور اسلام متداول بوده است. درفش و پرچم ایران از دوران باستان، در تاریخ شهرت دارد.21 یكی از مناصب معمول در میان خاندان قریش پرچمداری بود كه در آن ایام به آن عقاب می گفتند، ظاهراً قریش نام عقاب را از رومیان گرفته بود زیرا علامت رسمی دولت روم عقاب بوده است.22 در سیره حلبیه روایت شده است كه« در جنگ بدر كبری سه پرچم داشتند یكی سفید و دو سیاه . حضرت رسول، پرچم سفید را به مصعب بن عمیر دادند، یكی از پرچمهای سیاه را به مردی از انصار واگذار كردند و اما پرچم سوم سیاه كه نامش عقاب و از مرط عایشه تهیه شده بود به علی بن ابیطالب دادند.»23
همچنین منابع در مورد رایات پیامبر اسلام نیز مطلبی نوشته اند . به طور مثال مجمل التواریخ و القصص به نقل از كتاب شرف النبی می نویسد كه رایتی سیاه كه آن را عقاب می گفتند لوای سپید بود.24
علاوه بر آن نقل شده است كه« پرچم حضرت رسول نیز رنگ سیاه داشته است،» ولی صاحب آثار الاموال می نویسد كه «پاره ای از پرچمهای پیغمبر پفید رنگ بوده است.»25 اعراب در همان صدر اسلام  در جنگ نهاوند كه در سال 21 هجری قمری (642م) صورت گرفت، در لشكر كشی خود پرچم به همراه داشتند.
مورخ شهیر برتولد اشپولر درباره صدر اسلام گزارش می دهد كه به محض آنكه مسائل خوارج پیش آمد آنان رنگ قرمز را به عنوان شعار خود انتخاب كردند.26
گاه دانشمندان علوم دینی نیز وقایع تاریخی و شدت وآن را با رنگ سنجیده اند، به طور مثال شیخ صدوق (ابن بابویه ) فقیه عالیقدر جهان تشیع در كتاب علل الشرایع چنین آورده است: « وقتی آسمان را سرخ بینی همرنگ خون تازه و آفتاب را بر دیوار چون مفرش زرد، بدان كه حسین كشته شده است.» از همان ایام شهادت حضرت امام حسین است27 كه رنگ سرخ دارای مفهوم سیاسی و اجتماعی شد.
امویان به استناد كتاب آثار الاول پس پیامبر اكرم رنگ پرچم را عوض كردند و« پرچم امویان سرخ شد.»28 اما بعد ها امویان رنگ سفید را مظهر خود قرار دادند و این امر حتی برای امویان اندلس هم معتبر بود.29 مجمل التواریخ و القصص حتی می نویسد كه «علامت و كسوت بنی امیه سبز بوده است،»30 اما اغلب منابع، رنگ سفید را به امویان نسبت داده اند.
علویان هم ابتدا رنگ سفید را برای خود انتخاب كردند : «چون كار ناصر (كبیر) به آمل مستقیم شد عبدا… به ساری علما سپید كرد و مردم را با دعوت خواند.»31
همچنین در حركتهای ناحیه رویان یاد آور می شود كه :  « مازیاردر حال پیش خلیفه مسرعی روانه كرده  بود و نمود كه مردم رویان و ثغرچالوس خلع طاعت امیر المؤمنین كردند و محمد‌بن موسی را فریفته و یاور گرفته و علویی را به خلافت نشانده، شعار سپید گردانیده اند»32   در مورد ناآرامیهای موجود در ساری توسط علویان آمده است كه : «…. و غافل نشسته بود كه ناگاه آواز تكبیر و صلوات شنیدند و علمهای سپید در ساری آورند ولوله دیلم درافتاد.»33 وبالاخره اینكه « محمد‌ زید لشكر رافع را در آن سال نفقه داد تا رافع شعار و علم سپید كرد.»34 حتی بعدها پرچم سفید علویان به سبز تبدیل شد( نگاه كنید به پاورقی 46) . ثعالبی در یتیمه‌الدهر اشاره به سپید پوشی شیعیان برخی ازشهرهای ایران دارد و می‌گوید: « مردم ( شیعه ) قم، كاشان و كرج را در جشنها و اجتماعات باجامه‌ سپید بینی و … »35 عباسیان برعكس امویان رنگ سیاه را شعار خود قرار داردند.36 هنگامی كه ابومسلم در رمضان 129 هجری قمری( ژوئن 747 میلادی) در نزدیكی مرو اعلام موجودیت سیاسی كرد، پرچم سیاه عباسی را به اهتزاز درآورد.37 عباسیان هنچنان شعار و رنگ سیاه را تا زمان مأمون حفظ كردند و به همین جهت آنان را « المسوده» ( سیاه جامگان ) می نامیدند.38 اما به محض آنكه حضرت امام علی بن موسی‌الرضا( ع) از جانب خلیفه به عنوان ولیعهد تعیین گردید، رنگ سبز جانشین سیاه شد، زیرا كه سبز نمادی از پیامبر(ص) شده بود: « مأمون در روز دوشنبه ماه رمضان سال 201 هجری قمری ( 817 میلادی) به ولیعهدی پساز خودبا وی ( رضا علی‌بن موسی‌بن جعفر علیه‌السلام) بیعت نمودم و مردم را به جای سیاه، سبز پوش كرد و فرمان آن را به اطراف و نواحی نوشت… و كسی نماند كه لباس سبز نپوشد.»39
اما كم و بیش رنگ سیاه در نزد عباسیان  و مأموران دولتی حفظ گردید و به خصوص فضاوت مانند دیگر كاركنان حكومتی می‌بایستی لباس سیاه رنگ بر تن كنند.  درسال 237 هجری قمری، زمانی كه حارث بن‌مسكین قاضی مصر شد، از او خواسته شد كه لباس سیاه بپوشد، اماوی خودداری كرد.  دولتیان او را ترسانیدند و گفتند در این لباس طرفدار بنی‌امیه قلمداد خواهد شد و او پذیرفت و پشمینه  سیاه پوشید.40 درقرن چهرم هجری قمری( دهم میلادی) پوشیدن لباس سفید برای مدان كماكان بنابر روایت و توصیه‌ پیامبر (ص) وجود داشت و زنان هم می‌توانستند لباسهای رنگ به رنگ برتن كنند، اما رجال دولتی در روزهای رسمی، لباس مشخصی داشتند. خطیب بغدادی از حدود سال 400 هجری قمری گزارش می‌دهد كه فقط خطیبان و مؤذنان موظف بودند، قبای سیاه بپوشند و ظاهراً روزهای جمعه  نیز می‌بایست سرشناسان و دولتیان جز با قبای سیاه دیده نشوند.41 اما در همین ایام، خلفای فاطمی برخلاف عباسیان، رنگ سفید را شعار خود كردند. پرچم فاطمیان هم به رنگ رسمی، سفید انتخاب شده بود.42 كسوت (روپوش) اهدایی خلفای فاطمی برای پوشش كعبه نیز رنگ سفید داشت،43  در حالی كه خلفای عباسی، پارچه‌ای به رنگ سیاه پیشكش می‌كردند. ابن جبیر سیاح اسپانیایی كه در قرن ششم هجری قمری( دوازدهم میلادی) از كعبه دیدن كرده است، از روپوش و كسوت سبز سخن می‌گوید كه رنگ  آن سبز مغز پسته‌ای بامنگوله‌های صورتی بوده است.44
 عباسیان همچنان شعار و رنگ سیاه را تا زمان مأمون حفظ كردند و به همین جهت آنان را « المسوده» ( سیاه جامگان) می‌نامیدند. اما به محض آنكه حضرت امام علی‌بن موسی الرضا(ع) از جانب خلیفه به عنوان ولیعهد تعیین گردید، رنگ سبز جانشین سیاه شد، زیرا كه سبز نمادی از پیامبر (ص) شده بود
در اواخر قرن چهارم هجری قمری ( دهم میلادی) در فسطاط مصر، در مراسم سال نو، مردم شخصی را به نام میر نوروزی انتخاب می‌كردند. این مرد صورت خود را سفید رنگ می‌كرد و با لباس قرمز سوار مركبی می‌شد و در بازار به گردش می‌پرداخت و به مردمآب می‌پاشید.
مراسم آب‌پاشی كه از سنتهای قدیمی ایرانیان بود، در سال 363 هجری قمری( 974 م.) توسط خلیفه ممنوع شد،
در قرن چهارم هجری قمری پوشیدن لباس سفید برای مردان كماكان بنابر روایت وتوصیه پیامبر (ص) وجود داشت و زنان هم می‌توانستند لباسهای رنگ به رنگ بر تن كنند
اما به زودی مردم آن را مجدداً مرسوم كردند.45 در قیامهای علیه عباسیان، رنگ بار دیگر مفهوم تاریخی خود راحفظ كرد، چنانچه پیروان المقنع، جامه و رنگ سپید را انتخاب كردندوبه همین دلیل به آنان مبیضه یاسپید جامگان می ‌گفتند.46 علویان نیز ابتدا رنگ سفید را شعار خود قرار دادند، اما پس از ولیعهدی امام رضا(ع) آن را به سبز تبدیل كردند47 گذشته از زمینه  سیاسی رنگ سفید در مقابل رنگ سیاه عباسیان، به طور كلی سفید در خراسان پیشینه سنتی نیز داشت. به طور مثال درخراسان سفید، رنگ مراسم سوگواری نیز بود و در قرون نخستین اسلامی نیز به همین منظور به كار رفته است. زمانی كه فرستاده خلیفه،  خبر مرگ القادر خلیفه عباسی را به محمود غزنوی داد « امیر ماتم داشتن ببسیجید و دیگر روز كه بار داد بادستار و قبا بود سپید، و همه اولیاء و حشم و حاجیان با سپید آمدند.»48 در سرزمینهای غربی ممالك اسلامی یعنی اندلس و غرب مراكش ( مغرب) هم سفید علامت عزاداری بود( امروزه نیز در بخشهای كوچكی این رسم وجوددارد)، در حالی كه در غرب ایران در مواقع عزاداری از رنگهای تیره كبود، نیلی و سیاه استفاده می‌شد. اما كماكان زمینه اجتماعی شعار سفید در برابر شعار سیاه عباسیان قوی بود. در اواسط قرن سوم هجری قمری ( نهم میلادی) كه سرزمین طبرستان، مركز تجمع مخالفان عباسی و پناهندگان زیدیه شده بود، دیلیمان نیز مانند اغلب آنان، جامه سفید برتن كردند و با پیرچم سفید به مبارزه برخاسنتند.49
در عصر متوكل خلیفه عباسی در سال 5- 234 هجری قمری ( 849 م، ) یهودیان مجبور شدند ستاره  داوود را با پارچه ای زرد رنگ به لباس خدو بدوزند، تا از پیروان دیگر ادیان مشخص شوند.50
از دیگر حركتهای اجتماعی اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم هجری قمری، حركت بابك خرم‌دین در آذربایجان علیه دستگاه خلافت عباسیان بود. خرم‌دینان رنگ وشعار قرمز را برای خود انتخاب كرده بودند و به همین دلیل نیز در تاریخ به « محمره» مشهور شدند.
سیاست نامه درباره‌ این حركت چنین می نویسد: « در سنه‌ اثنی و ستین و مأیه در ایام مهدی، باطنیان گرگان كه ایشان را سرخ علم خوانند، یعنی محره، قوتی گرفتند عظیم و باخرمه‌دینان دست یكی كردند و گفتند ابومسلم زنده است، ماملك بستانیم و بدو باز دهیم.»51
با پیدایی گروههای مختلف تصوف، رنگ همچنان مفهوم سیاسی و اجتماعی خود را حفظ كرد و حتی در در جات عرفانی برخی از شاخه های تصوف مفهوم و معنی خاص یافت، اما كماكان رنگ سبز به عنوان نمادی از اعتقادات مذهبی و قرمز به عنوان نموداری از خونخواهی و باز یافتن حق از ظالم ظاهر می‌شد. در جهان عرفان و تصوف رنگهای ذیل به كار رفته است: سرخ، سبز، ازرق( كبود)، زرد، سپید و سیاه.52 در قرن پنجم هجری قمری ( یازدهم میلادی) پیروان  حسن صباح برای آنكه بتوانند به بزرگان وقت نزدیك شوند، لباس و جامه كبود صوفیان را دربر می‌كردند. 53با سقوط عباسیان و از همان اواخر حكومت خلفاء، به تدریج پوشیدن پارچه‌های خوش رنگ و براق جایگزین رنگهای سفید و سیاه شد.54 مردم عادی می‌توانستند، جامه و كفش قرمز بپوشند، همان گونه كه در این ایام در نزد قیصر روم نیز مرسوم بوده ئو حتی ولیعهد  بیزانس یك كفش به رنگ سیاه و دیگری به رنگ قرمز می پوشید اما اشراف ایران پوشیدن كفش قرمز را عیب می دانستند.55
در حكومتهای دیگر نیز رنگ كم و بیش مفهوم اجتماعی خود را داشت در نزد  قراخانیان علاوه بر معانی اجتماعی رنگ، مفهوم جغرفیایی آن نیز به شدت حفظ شده بود. قراخانیان ابتدا رنگهای سیاه و سپید و سپس قرمز و آبی را برگزیدند زیرا كه این رنگها نمادی از جهات اربعه بود. سیاه برای شمال، سفید برای مغرب، قرمز برای جنوب. و بالاخره آبی برای نشان دادن جهت شرق به كار می رفت.56 گذشته از جهات چهار گانه در ایران هم دلیل جغرافیایی ممكن بود به شكل دیگری بروز كند. در ولایت اصطخر (فارس) شهری وجود داشت كه آن را بیضا می نامیدند زیرا دارای قلعه سفید بود كه از دور می درخشید و سفیدی آن از جاده های دور به چشم می‌خورد.57 در قرن پنجم هجری قمری(یازدهم میلادی) سلجوقیان ابتدا پرچم قمز رنگ داشتند اما بعد ها آن را به سیاه تبدیل كردند.58 انوری درباره پرچم سلطان سنجر (511-552 ه.ق، 1157-1118م)در قصیده خود در بغداد و در مدح سنجر اشاره به پرچم سیاه و چتر خود سفید وی دارد:
بگشاد كارها حجرالاسود و سزد
                             كامد برنگ رایت عالم گشای شاه
و در بیت آخر همین قصیده:
بادا مرصع از گهر اختران سعد
                                          چتر سپید پیكر خرشید سای شاه59

همچنین مجیر الدین بیلقانی شاعر معروف در مدح اتابك محمد پهلوان و رنگ سرخ شعار سلجوقیان چنین سرود است:
رایت سرخ ترا كافسر فتح و ظفر ست
                                           مایه نصرت و پیرایه لشكر گیرند60
 
در مورد شعار غزنویان و پرچم سلطان محمود غزنوی (421-388ه.ق، 1030-998م)و رنگ سیاه آن فرخی سیستانی گفته است:
گفتا : كنون كجاست مراده نشان ازو ؟
                                            گفتم: به زیر سایه آن رایت سیاه61
شعار خوارزمشاهیان (628-470ه.ق، 1231-1077م) نیز سیاه بوداست. نسوی در وقایع ایام جلال الدین و حمله مغول می نویسد:
… جمعی سواران قریب سیصد نفر اینجا آمدند با علمهای سیاه و خبر دادند كه جلال الدین با ماست و تاتاران را كه مقیم نسااند قتل كردیم.62
در عصر مغولان علامت ریاست نظامی پرچم سیاه بود، و در واقع پرچم سیا سلطان خاقان(چنگیز خان )به امپراطوری جانشین او رسید.63 همچنین پس از تجزیه مغولستان به خانات متعدد در نیمه دوم قرن دهم هجری قمری(شانزدهم میلادی) فرقه جدید بودایی به نام زرد كلاهان به وجود آمد كه در زندگی اجتماعی مغولان تأثیر فراوان گذاشت.64
در قرن نهم هجری قمری(پانزدهم میلادی) دو سلسله «قرا» قوینلو و «آ ق »قوینلو (گوسفندان سیاه و سفید)نام سیاسی خود را علاوه بر دیگر مسائل با خود داشتند.65 در آغاز قرن دهم هجری با روی كار آمدن سلسله صفویه و حكومت قزلباشان رنگ قرمز مفهوم اجتماعی خاصی یافت زیرا كه حكومت صفوی با كمك قبایل قزلباش (سرخ سر) روی كار آمده بود. عالم آرای عباسی درباره شهرت این خاندان چنین می گوید: «حیدر در رویای صادقانه شبی در خواب دید كه او را منهیان عالم غیب مأمور گردانید كه تاج دوازده ترك كه علامت اثنی عشریت است از سقرلاط قرمزی ترتیب داده، تارك اتباع خود را به آن افسر بیاراید. سلطان از مشاهدا این خواب، كلاه شادمانی بر تارك سر افكنده طاقیه تركمانی را كه متعارف آن زمان بود، به تاج دهاج دوازده ترك حیدری تبدیل كرده اتباع كرامش اقتدا به آن حضرت كرده تمامی منسویان این خاندان به این افسر گرامی از سایر الناس امتیازیافته بدین جهت آن طبقه جلیل الشأن به قزلباش اشتهار یافتند.»66 بدین سان كلاه و رنگ قرمز، نماد حكومت صفوی شد.
علماء و بزرگان علوم دینی عصر صفوی نیز مانند دانشمندان متقدم، توصیه های در مورد برخی رنگها كرده اند. به طور مثال مرحوم علامه محمد باقر مجلسی دانشمند و فقیه معروف عهد صفوی در بعضی آثار خود مطالبی را به این امر اختصاص داده است كه عیناً نقل می شود:
بهترین رنگها در جامه سپید است و بعد از آن زرد و بعد از آن سبز و بعد از آن سرخ نیم رنگ، كبود و عدسی و مكروه است سرخ تیره مخصوصاً در نماز و پوشیدن جامه سیاه كراهت شدید دارد در همه حال مگر در عمامه و عبا و موزه و … و در چند حدیث معتبر از حصرت رسول صلی الله علیه و اله منقول است كه بپوشید جامه سپید كه آن نیكوتر و پاكیزه ترین رنگهاست و مرده های خود را در كفن كنید.از حضرت صادق علیه السلام مروی اسا كه حضرت امیر المومنین علیه‌السلام در اكثر اوقات جامه سپید می پوشیدند، و حفص مؤذن روات كرده است كه دیدم حضرت امام جعفر صادق علیه السلام در میان قبر و منبر نماز می كردند و جامه زردی به رنگ به، پوشیده بودند

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 nacu.ir
 
Clicky