توضیحات

توجه : به همراه فایل word این محصول فایل پاورپوینت (PowerPoint) و اسلاید های آن به صورت هدیه ارائه خواهد شد

 مقاله تاریخ زردشت دارای 53 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد مقاله تاریخ زردشت  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

بخشی از فهرست مطالب پروژه مقاله تاریخ زردشت

زمان زردشت:  
1 – نتیجه گیری بر اساس اعداد و ارقام بر اساس تاریخ سنتی:  
2 – زمان زردشت بنا بر قرائن زبانی و تاریخی:  
زادگاه زردشت:  
زندگانی زردشت بنابر گاهان و متن های قدیم اوستایی:  
زندگی نامه اساطیری زردشت:  
زندگانی تاریخی زردشت:  
تعالیم زردشت  
نظریه ها در مورد شخصیت زرتشت و رسالت بزرگ اش:  
آیین ها و جشن های دینی زرتشتیان  
آیا زرتش پیغمبر بود ؟  
پس زرتشت که بود ؟  
هدف آیین زرتشت چیست؟  
آیا زرتشت یکتاپرست بود ؟  
منابع و ماخذ  

بخشی از منابع و مراجع پروژه مقاله تاریخ زردشت

تاریخ جامع ادیان – جان بی ناس، مترجم: علی اصغر حکمت

اسطوره زندگی زردشت – ژاله آموزگار – احمد تفضلی

مبانی فلسفه / دکتر آصفه آصفی

زمان زردشت

دورترین زمانی که برای زردشت تامل شده اند سده هیجدهم پیش از میلاد و نزدیکترین آن سده هشتم پیش از میلاد است برای تعیین این تاریخ دو روش عمده به کار رفته است

در روش اول به ارقام و اعدادی استناد شده که درباره زندگی زردشت در کتاب های پهلوی و عربی یا در منابع یونانی آمده است در روش دوم نتیجه گیری بر اساس معیارهای زبانی و قرائن تاریخی است

1 – نتیجه گیری بر اساس اعداد و ارقام بر اساس تاریخ سنتی

در کتاب بند هشن آمده است که «چون هزاره سلطه بزغاله (جدی) فرا رسید از سوی آفریدگار اورمزد به پیامبری آمد و گشتاسب پس از پذیرفتن دین 90 سال فرمانروایی کرد. مجموع سالهای فرمانروایی او 120 سال بود. بهمن پسر اسفندیار 112 سال، همان (چهرآزاد) دختر بهمن 30 سال، دارا پسر همای که همان بهمن است، 12 سال و دارا پسر دارا 14 سال» با جمع بستن این ارقام عدد 258 سال بدست می آید که زمان فاصل میان زردشت و کشته شدن دارا بدست اسکندر است. از سوی دیگر بیرونی می نویسد که از ظهرو زردشت تا زمان اسکندر 258 سال فاصله بوده است

مسعودی نیز فاصله زمانی زردشت تا اسکندر را 258 سال ذکر می کند اما از این روایات گوناگون، یا تاریخی معلوم نمی شود که منظور از «زمان زردشت» تاریخ زایش اوست یا تاریخ وحی بر او در سی سالگی، یا تاریخی که در چهل سالگی دین خود را آشکارا بر مردمان ابلاغ کرد. یا زمانی که در چهل و دو سالگی گشتاسب دین او رار پذیرفت

همچنین روشن نیست که منظور از «تا زمان اسکندر» چیست؟ آیا مقصود زمان فتح ایران به دست اسکندر است یا مرگ او، یا اصولاً مراد از تاریخ اسکندر یا تاریخ سلوکی است

هنیگ بر آن است که «تا زمان اسکندر» به معنی سال مرگ داریوش سوم آخرین پادشاه هخامنشی به نظر وی تاریخ است که درسال 330 ق . م اتفاق افتاد، اما در مورد مبدأ تاریخ یقین ندارد، بنابراین به نظر وی تاریخ تولد او یا سال 618 یا 628 یا 630 پیش از میلاد بوده است و چون زردشت بنا به روایات مذکور در کتاب های پهلوی 77 سال عمر کرده است سال فوت او را در 541 یا 551 یا 553 ق . م می داند

2 – زمان زردشت بنا بر قرائن زبانی و تاریخی

بر این اساس یار تولومه زمان زردشت را حدود 900 ق . م و مایر و ورزند و نگ شدر زمان او را اواخر هزاره دوم و اوائل هزاره اول پیش از میلاد می دانستند بارو بر اساس مطالعه یشت های قدیمی، خصوصاً فروردین یشت، استدلال می کند که اطلاعاتی که در یشت ها آمده است، همه متعلق به شرق ایران است و هیچ گونه اثری از حوادث غرب ایران و بین النهرین در آنها نیست بنابراین، این آثار همه متقدم تر از مهاجرت های ایرانیان از شرق به غرب است و چون نامهای قبایل ایرانی مانند پارس و ماد در اسناد آشوری متاخرتر از نیمه دوم قرن نهم ق . م نیست بنابراین، مهاجرت آنان نمی تواند متاخر از 900 ق . م  باشد. در فروردین یشت غالباً از چهار نسل پی در پی خانواده ها پیرو زردشت سخن رفته است بنابراین باید زمان زردشت را دست کم 150 سال متقدم تر از این تاریخ دانست در نتیجه، بارو حدود 1100 سال قبل از میلاد را متاخرین تاریخ برای زمان زردشت پیشنهاد می کند

بویس نیز پس از رد تاریخ سنتی و روایات یونانی می نویسد که فقط بر اساس اوستا می توان زمان زردشت را حدس زد. به نظر او گاهان از نظر زبانی قابل مقایسه باریک وادا است که آغاز تدوین آن ظاهراً در حدود 1700 ق . م بوده است

تصویری که از جهان در گفته های زردشت می بینیم و تصویر پردازیهای او مقتبس از سنت قدیمی شبانی اوست. بنابراین می توان احتمال داد که وی زمانی میان 1400 و 1000 قبل از میلاد می زیسته است و این زمانی است که قوم او در شمال آسیای مرکزی پیش از آن که به سوی جنوب روانه شوند و در خوارزم مستقر گردند می زیستند

زادگاه زردشت

در مورد زادگاه اصل زردشت نیز اختلاف نظر وجود دارد. در منابع پهلوی و به دنبال آنها در کتاب های عربی و فارسی «ایرانویچ» یعنی سرزمین اصلی را که اقوام ایرانی از آنجا برخاسته اند و بنا به روایات دینی زردشتی در آنجا دین به زردشت ابلاغ شده است، با آذربایجان یکی شمرده اند. این یکسان شماری احتمالاً از زمانی پیدا شده است که دین زردشتی به غرب ایران و در جامعه مغان که در ناحیه ماد می زیستند، راه یافت و سپس در دوره ساسانی از اهیمت خاصی برخوردار شد. به گونه ای که همه مکان های شرقی را با مکان های در غرب ایران مطابقت دادند. امروز دانشمندان انتساب زردشت را به آذربایجان به چندین دلیل مردود می دانند که مهم ترین آنها دلایل زبانی است. زبان اوستایی یعنی زبان کتاب اوستا در مقایسه با سایر زبانهای ایرانی زبانی است متعلق به شرق ایران و در این کتاب هیچ نشانی از واژه هایی که اصل مادی یا فارسی باستان داشته باشند دیده نمی شود

زندگانی زردشت بنابر گاهان و متن های قدیم اوستایی

آنچه در اوستا و در منابع فارسی آمده است بیشتر جنبه اساطیری دارد گرچه در این مطالب نیز حقایقی می توان یافت

آنچه به یقین در مورد زندگی زردشت از متون اوستایی بر می آید این است که خاندان او سپیتمه یا سپیتامه (در پهلوی سپیتمان) نام داشته است. نام پدرش پورو شسپه (در پهلوی پورشسپ) و نام مادرش دو غذووا ش(در پهلوی دوغدو) نام داشته است. و نام پدربزرگش هیچتسب بوده است

زردشت از کودکی تعلمیات روحانی دیده است، زیرا درگاهان (یسن 33، بند 6) خود را «زوتر» نامیده است و آن را اصلاحی که در مورد دین مردی که دارای شرایط کامل روحانیت است به کار می رود

همچنین در اوستای متاخر (یشت 13، بند 94) در مورد او کلمه «آترون» به کار رفته که به معنی مطلق روحانی و دین مرد است درگاهان (یسن 43) اشاره شده که به او از سوی او رمزد وحی رسیده است اما این مطلب به تفصیل در کتاب های پهلوی آمده است

نخستین کسی که به او ایمان می آورد میدیوی مانگمه (پهلوی آن میدیوماه) بود که نامش در فرودین یشت (یشت 13، بند 95) ذکر شده است. وی در منابع بعدی پسر عموی زردشت به شمار آمده است. زردشت دین خود را با دشواری تبلیغ کرده است

در سرودهای خویش (یسن 46، بند 2) از فقر و کمی تعداد حامیانش سخن می گوید و از بدکاری کوی ها و کرپن ها که ظاهراً پیشگویان و روحانیون هم وطن او بودند گله و شکایت دارد و بعضی دشمنان خود مانند بندوه و گر همه (یسن 49، بند 1 و 2) نام می برد

سرانجام بر آن می شود که از زادگاه خود دور شود و به  سرزمین مجاور برودو در این سرزمین که فرمانروای آن گشتاسب است سرانجام با موفقیت روبه رو می گردد (یشت نهم، بند 26) چنین بر می آید که پیش از همه هوتوسا (پهلوی آن هوتوس) همسر گشتاسب به دین او گرویده و احتمالاً به توصیه او شاه نیز پیروز شده است

زردشت بر حسب سنت سه بار ازدواج کرده است. نام زن نخست و دوم او معلوم نیست. زن نخست او پسری به نام ایست و استرده و سه دختر به تربیت به نام های فرینی و ثریتی و پورو چیستا به دنیا آورد. (یشت 13، بند 139)

زردشت در گاهان (یسن 53، بند 3) از ازدواج این دختر سوم خود یاد می کند. بر حسب روایات دینی زردشتی این دختر به ازدواج جاماسپ درآمد

از قرن دوم رزدشت که نام نیز ذکر شده است دو پسر به نام های اوروتت نره و هوچیثره (یشت 2، بند 98) به دنیا آمده است. زن سوم او هووی نام داشته از خاندان هووگوه و ظاهراً زردشت از او فرزندی نداشته است

بنا به روایات دینی زردشتی فرشوشتره (پهلوی آن فرشوشتر) پدر هووی بوده است

با گروش گشتاسب به دین زردشتی مخالفت های حکمرانان هم جوار برانگیخته شد. نام برخی از این فرمانروایان مخالف زردشت درآبان یشت (یشت 5، بند 109) آمده است که از میان آنان ارجاسب تورانی از همه نامورتر بود. در نبردار جاسب زریر برادر در گشتاسب حامی او بوده و برهومیکه دیوپرست غلبه کرده است و همچنین بستور و جاما سب یاوران او بوده اند اما قهرمان اصلی اسفندیار بوده است

بنا به روایات دینی زردشت در سن 77 سالگی کشته شد و قاتل او «برادریش» نام داشت

زندگی نامه اساطیری زردشت

زندگی راستین پیامبران را همیشه هاله ای از اسطوره فرا می گیرد، هر چند که در خلال اسطوره ها حقیقت های فراوان نهفته است، افسانه ها به تدریج بر گرد زندگی نامه واقعی حلقه می زنند و کم کم زندگی اساطیری را می سازند. اکنون جهت اطلاع از آنچه که در مورد زندگی زردشت در متون قدیمی آمده است به شرح برخی از آنها می پردازیم. که غالباً از متون پهلوی قدیم و ترجمه اوستا و کتاب های «برگزیده های زاد سپرم» «دینکر»، « وجر کرددینی» و «روایات پهلوی» اقتباس شده است و به ظاهر آمیخته با افسانه به نظر می رسد

منظور از آوردن این مطالب در متن آشنایی با عقاید و اساطیر ایران باستان بوده و نیز آنچه که در مورد زردشت به آن ایمان داشته اند

زردشت همانند آدمیان دیگر از سه عنصر اصلی تشکیل شده است: فره، فروهر، جوهرتن، فره یا خُرّه همان موهبت ایزدی است که تجلی ظاهری آن نوراست همراهی آن با مردمان موجب نیکبختی و جدایی از آنان سبب بدبختی است

فروهر روح پاسبان آدمی است، پیش از تولد وجود دارد و پس از مرگ نیز باقی می ماند و در صورتی که بازماندگان برای او نیایش کنند و هدیه تقدیم دارند، خشنود می گردد و از خانواده حمایت می کند

جوهرتن صورت مادی یا جسم آدمی است. آفرینش هر کدام از این عناصر تشکیل دهنده زردشت به گونه ای اساطیری توصیف شده است

فرّه زردشت از ازل جزئی از اورمزد بوده و در پیش او قرار داشته است تا بعدها در هنگام مقرر با عناصر دیگر ترکیب شود. فروهر او در پایان سه هزاره اول از دوران ده هزار ساله جهان همراه با دیگر آفریدگان «مینویی» آفریده شده است. به روایت دینکرد، امشاسپندان (فرشتگان) زردشت را به صورت «مینویی» آفریدیند و فروهر او را که دارای دهان و زبان سخنگوی و دراای سری گرد بود در میان او نهاد. او رمزد جوهرتن او را نیز در عالم «مینو» آفرید تا آن را بعداً از طریق با دو ابر و باد به گیاهان منتقل کند و سپس از طریق شیر گاوانی که در میان آن گیاهان چرا کرده اند وارد تن پدر و مادرش شود

عناصر زردشت در این صورت «مینویی» یا مثالی همچنان باقی می مانند تا زمانی که او باید به صورت انسان واقعی به جهان آید. بدین منظور باید این سه عنصر با هم ترکیب شوند

فرّه او از پیش او رمزد به روشنی بی پایان و از آنجا به خورشید به ماه و از ماه به ستارگان و از ستارگان به آتشی که در خانه «زوپیش»، مادر مادر زردشت می سوخت، پیوست

و این در لحظه ای بود که زویش دو غدوما در زردشت را به دنیا می آورد

داخل شدن فره در وجود و غدو و درخشندگی خاصی بدو بخشید به گونه ای که در خانه ای که او زاده شد، مانند آن بود که آتشی به خودی خود می سوخت. این نور همچنان با دغدو و تا زمان زایش زردشت همراه بود. برای انتقال فروهر او از عالم مینو به این جهان، امشا پسندان ساقه ای از گیاه مقدس هوم را به بالای مردی ساختند و فروهر زردشت را به درون آن بردند. سپس آن را از آن روشنی بی پایان برداشتند و بر کوه اساطیری اسنوند که جای که جای آن در منابع ما آذربایجان ذکر شده است نهادند. سیصدو سی سال مانده به پایان سه هزاره سوم جهان دو تن از امشا پسندان، یعنی بهمن وارد اردیبهشت به شکل موجودات این جهانی درآمدند و به جایی که دو مرغ برای جفت گیری نشسته بودند و هفت سال پیش از آن مارها بچه های آنها را خورده بودند، رسیدند. به دل مرغان انداختند به دنبال هوم روانه شوند. مرغان دوسر هوم را گرفتند و آن را در آشیانه خویش نهادند. تقدس هوم و بودن فروهر زردشت در میان آن سبب شد که مارها نتوانند از درخت بالا روند و به بچه مرغان دست یابند. ساقه هوم با آن درخت پیوند خورد و همیشه تازه و سرسبز در بالای آن درخت در حال رویش بود

دوغدوبا پور شسب پیوند زناشویی بست. آنگاه بهمن وارد بیهشت با هم به نزد پورشاسب آمدند و در دل او انداختند که آن ساقه هوم را با خود ببرد، پورشاسب به سوی رود اساطیری دایتی (احتمالاً سفید رود) که شاخه هوم در کنار آن رسته بود رفت. درخت چنان بلند بود که گمان برد برای دستیابی به آن باید آن را ببرد اما معجزه به یاری او آمد، هوم از بالای درخت تا به میان آن فرود آمد، پورشاسب که آیین پرستش را به جای آورده بود، هوم را برید و آن را به نزد همسر خود سپرد

اما جوهرتن او را اومزد از نزد خویش به سوی باد و از باد به سوی ابر به حرکت درآورد و به صورت آب در زمین فرو فرستاد، در پی آن انواع گیاهان از زمین روییدند و پورشسب، شش گاو سفید را به سوی آن گیاهان روانه کرد، دو گاوی که هنوز نزاییده بودند و به گونه ای معجزه آمیز پور شسب ساقه هومی را که فروهر زردشت که در آن گیاهان بود با شیر گاو آمیخته شد. پورشسب ساقه هومی را که فروهر زردشت که در آن گیاهان بود با شیر گاو آمیخته کوبید و به آن شیر گاو آمیختند و بدین گونه فروهر و جوهرتن زردشت با هم یکی شدند، پورشسب و دوغدو این شیر آمیخته به هوم را نوشیدند، در اینجا که مزه که در تن دوغدو بود با فروهر و جوهرتن زردشت یکجا به هم پیوستند و از هم آغوشی آنان که علی رغم الرغم مخالفت دیوان انجام گرفت نطفه زردشت بسته شد

تولد رزدشت از پیش اعلام شده بود در لحظه تولید او نیروهای زندگی بخش و مرگ آور به ستیز برخاستند به روایتی تولد او در روز خرداد (روز ششم) ماه فروردین بوده است

 

برای دریافت اینجا کلیک کنید

سوالات و نظرات شما

برچسب ها

سایت پروژه word, دانلود پروژه word, سایت پروژه, پروژه دات کام,
Copyright © 2014 nacu.ir
 
Clicky